ساعت چیست ؟

تهیه کننده : مجید مکاری
منبع : راسخون

دترمينيسم تكنولوژيك معتقد است آنچه آينده ما را رقم مي زند، تحولات و رخدادهاي تكنيكي و تكنولوژيكي است. اگر چه اين ديدگاه افراطي معتقد است كه همه هستي بشري را پديدهها و ابزارهاي تكنولوژيك تعيين مي كنند، با اين حال نمي توان اين نكته را ناديده گرفت كه اين ابزارها زندگي ما را به صورت جدي تحت تأثير خود قرار داده اند. كافي است نگاهي به انواع و اقسام وسايل كه محصول تفكر تكنولوژيك هستند، بيندازيم و آنگاه دريابيم كه تا چه حد رفتارها و عملكرد ما از اين ابزارها متأثرند. از پژوهشگراني كه در باب تأثير اين ابزارها بر زندگي انساني پژوهشهايي را انجام داده اند، «لوييس مامفورد»، مورخ آمريكايي است . او در سال 1895 به دنيا آمد و تا سال 1990 كه از دنيا رفت آثار بسياري در زمينه نسبت جامعه و فناوري نگاشت. «مامفورد» فناوري را بخشي از علم تكنيك قلمداد مي كرد. علم تكنيك به نظر وي تعامل ميان محيط اجتماعي و خلاقيت تكنولوژيك بود.
او در يكي از معروفترين كتابهايش كه «تكنيك و تمدن» نام دارد، تصريح مي كند كه تمدنهايي به غير تمدن غرب به سطح بالايي از مهارت تكنيكي رسيدند، بدون آنكه از اصول و اهداف علم تكنيك متأثر باشند. تحليلهاي مامفورد در اين زمينه ها از سوي فيلسوفان تكنولوژي بسيار مورد توجه قرار مي گرفت. مي توان گفت كه مورخان و پژوهشگران اجتماعي - اقتصادي فناوري نقش بسياري در رشد فلسفه فناوري داشته اند و اگر اين پژوهشگران نبودند، فلسفه فناوري داده هاي مناسب براي تحليل جدي و فيلسوفانه را از دست مي داد. به طول مثال، «آيدي» هنگامي كه در حال خوانش مقاله معروف هايدگر «درباره فناوري» است، به سراغ تحليل مامفورد از ساعت و شيوه اختراع آن در قرون وسطي مي رود. وي نشان مي دهد چگونه ساخت ساعت زندگي انسان قرون وسطايي را متحول مي كند و نقشي انكارناپذير در پيشرفتهاي علمي دارد.
به نظر آيدي، لوئيس مامفورد در كتاب «تكنيك و تمدن» خود به اين نكته اشاره مي كند كه چگونه اختراع ساعت در تحول و تجديد سازمان زندگي قرون وسطايي نقشي تعيين كننده ايفا كرده است. به اعتقاد مامفورد، ساعت نخستين بار در ارتباط با زندگي صومعه اي و ايجاد نظمي همگاني در آن، مورد استفاده عمومي قرار گرفت. تعيين اختصاص وقت براي امور ديني و منظم كردن كار روزانه، به معياري براي زندگي اجتماعي يا اوقات فراغت تبديل شد. «هايدگر» هم در وجود و زمان به اين امر اشاره مي كند كه چگونه ساعت يك مصنوع صرف نيست، بلكه شامل طبيعت و محيط آدمي نيز مي شود. مي توان گفت، كه با اختراع ساعت، ما ديگر زمان را از طريق فناوري ادراك مي كنيم.
تا همين اواخر همه ساعتها زمان را به وسيله عقربه هاي متحرك نمايش مي دادند. اين امر هم در مورد ساعتهاي آفتابي صادق است، هم در مورد مقياس خطي نخستين ساعتهاي آبي و هم در مورد صفحه گرد و سيكلي ساعت كليساها. اين نحوه نمايش زمان، نمايشي است كه هم كانون دارد- لحظه زماني كه دقيقاً لحظه «حال» را بيان مي كند، نقطه اي است كه عقربه «ايستاده است»- و هم ميدان يا طول يا مدت زمان، كه در چارچوب آن، لحظه مكان خود را مي يابد. ميدان يا مدت زمان عبارت است از كل دامنه صفحه ساعت، چه اين صفحه خطي باشد چه دايره اي شكل. بدين ترتيب،«اكنون» مكان خود را در امتداد طول معيني از زمان مي يابد.
حال، اگر در مورد سير تكامل ساعت تأمل كنيم، مي توان تحولات متمايز زير را از يكديگر تشخيص داد. در ابتدا، حركت عقربه بسيار غير دقيق است و اساساً با واحدهاي زماني نسبتاً بزرگ ارتباط دارد. نخستين صفحه هاي دايره اي شكل فقط بر حسب ساعت نشانه گذاري شده بودند و فقط يك عقربه داشتند. اما همگام با پيشرفت در ساخت ساعتهاي مكانيكي، زمان هم به واحدهاي كوچك تر و كوچك تر تقسيم شد، عقربه ديگري اضافه شد تا دقيقه را نشان دهد و سپس عقربه سومي اضافه شد تا ثانيه را نشان دهد. زمان بيشتر و بيشتر كمي شد.اين كمي شدن زمان بتدريج زمان را به اجزاي دقيق تري تقسيم كرد و ادراك زمان داراي تمايزهاي هرچه بيشتري شد، تا آنكه حتي به خصوصيات ميكروسكوپي زمان انجاميد. علاوه بر اين، اين خصوصيات ميكروسكوپي ]يا ريز مقياس [را مي توان به عنوان واحدهايي در نظر گرفت كه نسبت به يكديگر منفصل يا گسسته هستند. به هر حال، ساعت به ما اين امكان را داد تا زمان را بالقوه به عنوان دنباله اي از لحظات گسسته از هم ادراك كنيم؛ يعني ساعت به نمايشي تبديل شد كه بعداً نحوه «علمي» تحليل زمان نام گرفت.
از نظر تاريخي، آنچه در نهايت بيشترين اهميت را پيدا كرد نقطه كانوني زمان داراي ميانجي تكنولوژيك بود. به طوري كه لحظه خصوصيات ميكروسكوپي آن برجسته و اين لحظه به وسيله اي براي تحقيق عميق تر امور تبديل مي شود و اكنون براي اندازه گيريهاي علمي معاصر، امري اساسي به شمار مي آيد. اما همزمان با اين تحول، و به نحوي تقريباً نامحسوس، ميدان زمان، كه زمينه زمان ساعتي به شمار مي آيد، ولي بنياد آن را تشكيل مي دهد، پس مي نشيند و از اهميت آن كاسته مي شود. ساعت رقمي (ساعت ديجيتالي) فقط لحظه كانوني زمان را نمايش مي دهد ميدان زمان ديگر به طور ادراكي نمايش داده نمي شود، و همگام با اين تحول، خود ادراك زمان هم تغيير مي كند. فردي كه در انتظار قطار به سر مي برد و زماني مي توانست به ساعت مچي خود نگاهي افكند و با ديدن نسبت ميان عقربه و دامنه ببيند كه هنوز ده دقيقه مانده است، اكنون فقط عددي را مي بيند و بايد بر مبناي آن دامنه را نتيجه گيرد يا آن را محاسبه كند. اين به معناي آن است كه فعاليت ذهني انسان براي بيان زمان، با پيدايش ساعت رقمي، به نحوي نامحسوس، تغيير مي كند. اگر «تفكر محاسباتي» به معناي هايدگري آن، جزء جدايي ناپذير ماهيت فناوري بشمار مي آيد، اختراع ساعت رقمي تسريع كننده همين روند بود.
ساعت، قبل از پيدايش علم نوين، جزئي از تجربه روزانه بشر قرون وسطي را تشكيل مي داد و جزء متعارفي از زندگي جهان قرون وسطايي به شمار مي آمد كه واسطه اي تكنولوژيك براي مفهوم و ادراك زمان بود. و به يك معني، خود محاسباتي كه بعدها مبناي اندازه گيري هاي «گاليله» و «كپلر» در نخستين دوره عصر علم قرار گرفت، از همين طريق امكان پذير شد. تجربه اي كه به ميانجي فضا تأمين مي شود نيز بر همين سياق تفسير مي شود. در اين مورد هم مي توان ملاحظه كرد كه همان نامتغيرهاي قبلي رخ مي دهند. از مهمترين فناوريهايي كه به علم دوره جديد امكان داد تا به علمي واقعاً تجربي يا آزمايشي تبديل شود، فناوري نور بود. عدسي، در انواع و اقسام مختلف، در قرن دهم تكامل يافت، و تا قرن سيزدهم به صورت مركب هم عرضه شد، و همزمان با نخستين مشاهدات علمي صريح، ميكروسكوپ و تلسكوپ هم اختراع گرديد. در نهايت بايد گفت، نه تنها فكر سرمنشأ فناوريهاي مختلف است بلكه خود اين فناوريها هم بر فكر اثر و نشان مي گذارند. همان طور كه تفكر ما در زمان معاصر از ابزارهاي رسانه اي بسيار تأثير مي پذيرد، كه تفكر خود ما آنها را به وجود آورده است، در چندين سده قبل هم ابزارهايي مانند ساعت، زندگي فردي و جمعي ما را تحت تأثير قرار دادند و اين در حالي است كه اين ابزارها از تبعات انديشه تكنيكي و ابزاري ما به شمار مي آيند.
پیش از اختراع ساعت مردم زمان را چگونه تشخیص می دادند؟
در زمان های قدیم مردم برای تشخیص زمان از ساعت آفتابی استفاده می کردند. ساعت آفتابی صفحه صاف وگردی است که حاشیه آن درجه بندی شده است یک عقربه فلزی به نام «شاخص» که به سمت قطب شمال تنظیم شده روی یکی از درجات می افتد. وقتی که زمین می چرخد محل سایه شاخص هم تغییر می کند و بر روی درجه دیگری قرار می گیرد و به این ترتیب می توان گفت ساعت چند است. ساعت های آفتابی برای تشخیص زمان وسایل مفیدی بودند ولی یک عیب داشتند و آن این بود که در روزهای ابری و شب ها قابل استفاده نبود زیرا دیگر آفتابی نبود که سایه بیندازد.
مردم همچنین از ساعت های شیشه ای هم استفاده می کردند. ساعت های شیشه ای شکل جالبی دارند. شن از سوراخی پایین می ریزد. این کار یک ساعت طول می کشد سپس ساعت شیشه ای را دوباره سروته می کنند. امروزه برای تعیین زمان ساعت های گوناگون دیواری و مچی داریم و استفاده از آنها راحت است ودر هر آب و هوایی هم می توانند کار کنند.
آيا مي دانستيد كه چيني ها مخترع ساعت بودند؟
در سال 1956 باستان شناسان وسيله‌اي را از زير خاك بيرون كشيدند كه گذر زمان را نشان مي داد كه حروف چيني روي آن حك شده بود. در آزمايشات اوليه اين وسيله را به قرن سوم ميلادي نسبت دادند كه هيچ شكي در آن نبود.
اما نكته‌اي كه باعث تعجب شد اين بود كه وسيله نشان دادن زمان و ساعتهاي اوليه را سوئيسي ها تنها سه قرن پيش به صورت مكانيكي اختراع كرده بودند. اما اين وسيله ثابت مي‌كرد كه چيني ها حداقل ده سال در ساخت ساعت از سوئيسي ها جلوتر بوده اند.
اما نكته عجيب‌تر اين بود كه اين وسيله از آلومينيوم ساخته شده است. در صورتي كه مي دانيم آلومينيوم به صورت آلياژ و جسم مركب وجود داشته و در قرن نوزدهم براي اولين بار و آن هم به كمك نيروي برق به صورت مستقل و مجزا به دست آمده است. حال اين سوال مطرح مي شود كه چگونه چيني ها شانزده قرن پيش تر از طرفي مكانيزم ساخت ساعت مكانيكي دست يافته بودند، و از طرف ديگر چگونه از آلومينيوم استفاده كرده اند؟
و سرانجام اينكه چگونه نيروي برق را در اختيار داشته اند كه بتوانند ساخت آلومينيوم بپردازند؟
واقعا گاهی وقتها شنیدن و خواندن برخی مطالب انسان رو به تفکر وا می دارد. خوب به هر حال این مسائلی است که برخی اوقات باعث دردسر، حیرت و سردرگمی انسان ها می شود.
بد نیست بدانیم که در گذشته بشر برای دانستن وقت و ایام، با توجه به تجربه و دانش زمانه، ساعت هائی را اختراع کرده و مورد استفاده قرار داده است، که مهمترین آنها عبارت می شده از:
در این نوع ساعت، از جریان یک نواخت آب استفاده میشده، باین ترتیب که داخل ظرف مدرج سوراخ دار را با آب پر میکردند ک آب قطره قطره از سوراخ کوچک می چکیده، و با توجه بمقدار آب خروجی، زمان تا حدودی معلوم میشده است .
ساعت آفتابی :
در ساعت خورشیدی، میله ای عمودی بر سطح افقی نصب میشده است با اندازه گیری سایه آن میله، زمان معلوم میگردیده .
از دو حباب شیشه ای چسبیده به هم تشکیل میشده که میان آن، سوراخ باریکی برای رد شدن شن یا ماسه تعبیه میکردند، تا شنها بتدریج از حباب بالا به حباب پایین جمع شود . بعد ظرف را وارونه میکردند و همان عمل تکرار میشد . با معلوم شدن تعداد دفعات جابجا شده شن ها در حبابها، حدود تقریبی زمان مشخص میگردید .
در این نوع ساعت، بدنه شمع مدرج می شد و با سوختن شمع و کوتاه شدن آن زمان را محاسبه می کردند.
با پیشرفت علم و دانش بشری، بتدریج ساعتهای دقیق تر مکانیکی، وزنه ای، فنردار، برقی، باطری دار و کامپیوتری جای ساعتهای آبی، آفتابی و ماسه ای را گرفتند . مخصوصا" از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ های دندانه دار، که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه بطور ساده امکان پذیر گردید . در اوایل قرن شانزدهم اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا" زمخت بوده، توسط یکنفر آلمانی ساخته شد . بعدها اواخر قرن هجدهم با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک،امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی، در کشور سوئیس «از سالهای 1790 به بعد» ساخته شد .
بین سالهای 1865 تا 1868 بزرگترین، حجیم ترین و جسیم ترین ساعت دیواری جهان، در کلیسای سن پیر در فرانسه نصب گردید ارتفاع ساعت 1/12 متر عرض آن 09/6 متر و ضخامتش 7/2 متر بوده که از 90000 قطعه تشکیل یافته . در مقابل بزرگترین ساعت، ظریف ترین ساعت دنیا فقط 98/0 میلی متر قطر دارد .
تکنولوژی امروزی، انسان را قادر ساخته ساعتهای بسیار ظریف و دقیق مکانیکی و تمام الکترونیکی، کامپیوتری و حتی اتمی بسازد .
از ساعت چقدر میدانید؟
اوایل اختراع ساعت های کنونی هیچ کس فکرش را نمی کرد که بتوان یک ساعت را به دور مچ بست یا داخل جیب گذاشت! اما از زمان استفاده انسان از فنر جهت راه انداختن چرخ دندانه دار که به ساعت شمار و دقیقه و حتی ثانیه شمار متصل هستند، سنجش دقیق زمان برای همه امکان پذیر شد و دیگر ساعت متعلق به یک عده خاص نبود. اما در اوایل قرن 16 اولین ساعت مچی آهنی، که نسبتا زمخت بود ، توسط یک نفر آلمانی ساخته شد. بعدها اواخر قرن 18 با استفاده از فنر و چرخ دندانه های بسیار کوچک ، امکان ساختن ساعتهای مچی ظریف بوجود آمد، بطوریکه اولین ساعتهای مچی شبیه ساعتهای امروزی ، در کشور سوئیس از دهه 1790 به بعد ساخته شد.
کافیست یک بار از بزرگراه مدرس تهران رد شوید آن وقت چشمتان به جمال یکی از بزرگترین ساعتهای دنیا که در تقاطع این بزرگراه با بزرگراه همت قرار دارد روشن می شود 6هزار و دویست و چهل شاخه گل و 50 میلیون تومان اعتبار در ساعت گل به کار رفته تا این سعت با استفاده از 70 تن بتن در تقلطع بزرگراه تهران به یک اثر بی مانند در این شهر تبدیل شود. بعضی ها می گویند این ساعت پس از ساعت 80/7 متری آلمان به عنوان بزرگترین ساعت جهان محسوب می شود طول عقربه های دقیقه شمار این ساعت 5/7 متر و طول عقربه ساعت شمار آن 5/5 متر است و عقربه های این ساعت 250 کیلوگرم وزن دارد. قطر ساعت گل 15 متر و 14 تن میلگرد در ساعت به کار رفته است.
اگر به ساعت فروشی های با کلاس سرزده باشید و یا تبلیغات ساعتهای معروف دنیا را دیده باشد ، حتما متوجه شده اید که اکثر آنها بر روی ساعت ده و ده دقیقه و سی و پنج ثانیه تنظیم شده اند. این کار دلیل جالب و قابل تاملی دارد در اروپا بعد از پایان جنگ جهانی دوم تصمیم گرفته شد که به یمن پایان این جنگ خانمان سوز زمان اتمام آن برای همیشه به یاد بسپارند به همین دلیل ساعت ده و ده دقیقه که زمان پایان جنگ جهانی دوم بود را بر روی ساعت های خود قرار دادند تا ساعت ده و ده دقیقه به ساعت صلح معروف شد.
گرانقیمت ترین ساعت جهان چوبارد نام دارد و ساخت سوئیس است. این ساعت از 2000 قطعه برلیان به وزن 66 قیراط الماس تشکیل یافته است . قیمت این ساعت 1 میلیون 130 هزار دلار (1 میلیارد تومان) است . همچنین دومین ساعت گرانقیمت جهان نیز ساخت سوئیس است و از 740 قطعه مجزا تشکیل یافته و بند آن از پوست سوسمار است. قیمت این ساعت یک میلیون دلار( 850 میلیون تومان) است.
قطب ساعت سازی جهان
سوئیس برای بیش از 100 سال و تا سال 1968 بر دنیای ساعت سازی تسلط داشت. این کشور 65 درصد از بازار جهانی و 80 درصد از سود این صنعت را در اختیار داشت . اما 10 سال بعد سهم این کشور از بازار سریعا به کمتر از 10 درصد تنزل کرد و سه سال بعد از آن 50 هزار از 65 هزار کارگر شاغل در صنعت ساعت سازی آن کشور اخراج شدند. فکر می کنید دلیلش چه بود؟ دلیلش کاملا ساده بود اختراع ساعتهای کوارتز ، کوارتز می تواند نیاز به باتری و انرژی مکانیکی را به حداقل برساند ، اما اینکه چرا کوارتز توانست سوئیس را از قطب بازار ساعت پایین بکشد را هم باید در خود سوئیس جستجو کرد. چرا که استفاده از کوارتز اختراع خود سوئیس ها بود اما متعصبان این کشور نخواستند تا این اختراع را وارد عرصه ساعت سازی سنتی خود کنند. در نتیجه این اختراع به خارج از این کشور و ژاپن و آمریکا رفت و تنها دلیل قیمت پایین خود تمام بازار از سوئیس گرفت.

منابع :
ساعت http://daneshnameh.roshd.ir
ساعت را چه کسی اختراع کرد؟!!... http://www.various.blogfa.com
پیش از اختراع ساعت مردم زمان را چگونه تشخیص می دادند؟ http://aftab.ir
از ساعت چقدر میدانید؟ http://jankaktos.blogfa.com
ساعت و تحول در سازمان زندگي http://noorportal.net